جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۳ شهریور ۴, سه‌شنبه





ناسیونالیسم کرد مزدور و بازیچه دولتهای منطقه است
 سمکو نوری
*
17 درصد درامد پول نفت که طبق سهمیه بندیهای دولت عراق متعلق به حکومت اقلیم است، یکی از موارد مورد مناقشه حکومت محلی کردستان با دولت مرکزی بود. حکومت اقلیم کردستان با نپرداختن حقوق کارگران و کارکنان ادارات مدعی آن بود که این مقدار یا دیر پرداخت میشود یا مقدار آن کم است. اکنون با وارد شدن گروه تروریستی داعش "مخلوق غرب و امریکا" به صحنه سیاسی عراق، جناب بارزانی معاملات میلیاردی اسلحه با رژیم اسلامی ترتیب میدهد، این درحالی است هنوز هم حقوق کارگران و کارکنان پرداخت نمیشود و 17 درصد درامد پول نفت هم یا نمیرسد یا دیر میرسد یا کم است و بازهم این درحالی است که معاملات میلیاردی اسلحه هم پابرجاست.

*
جناب بارزانی "کنگره ملی کرد" را به راه انداخت و چپ و راست را تحت هژمونی و سیادت خود به صف کرد و از نمایندگان رژیم منطقه هم خواست در این همبستگی ارتجاعی شرکت کنند تا راه تجارت خود با دولت ترکیه و ایران را هموار کند اما بعدا معلوم شد یکی از دلایل معاملات دولت اردوغان با جناب بارزانی فشار گذاشتن بر دولت مرکزی عراق و بارزانی بازیچه ای بیش نبوده. اگر از بازیچه شدن بارزانی نزد رژیمهای اسلامی در ایران و ترکیه بگذریم که یک واقعیت است، "کنگره ملی کرد" باعث شد به دول منطقه اعلام کند که بارزانی نماینده "کردها" است. در این راستا حزب بارزانی، هم ابتکار عمل به خط کردن کل اردوی ارتجاع را به دست گرفت هم سیادت خودش را بر سایر احزاب دیگر در کردستان عراق تثبیت کرد. ناسیونالیسم کرد در ترکیه که به این پروژه بارزانی و دولت اردوغان امید بسته بود و  اندر فواید این کنگره لفاظیها کرد و میت ترکیه هر بار پشت نقاب آپو ظاهر و هر بار سیاستی را از زبان آپو برای پ ک ک مخابره میکرد. این کارهای میت ترکیه از زمان دستگیری اوجالان تا کنون تا جایی پیش رفته که از "کل سیاستهای پیشین خود کلا عقب نشسته"، گرچه عملا در کنار نمایندگان اردوغان در پارلمان نیستند اما حتی این آرزو در خواب هم به سراغشان می آید.

*
ناسیونالیسم در کردستان ایران هم با چنین مسائل مشابهی همان راه عموزاده های خودشان را می پیمایند. برخی احزاب درون این طیف همیشه یک چشم امیدش به بخشی از رژیم اوباش اسلامی در ایران بوده و در جریان بالاگرفتن اختلافات خانوادگی آنها به بخشی از رژیم آویزان بوده اند. این احزاب در هنگام مضحکه انتخابات رژیم توصیه کننده کاندیداهای مطلوب خود به "رهبر" میشوند و اندر فواید دمکراسی برای خامنه ای مینویسند. بخشی دیگر از اپوزسیون ناسیونالیست مدافع خاتمی و موسوی است و زمانیکه عصبانی میشود و میخواهد با خشونت رژیم را نقد کند، میگوید " اقلیت سنیها" در تهران و شهرهای دیگر که "اکثریتش شیعه نشین" است،  مسجد ندارند. این صحبتهای عبدالله مهتدی یکی از رهبران این احزاب است. اما همزمان با پرتاب شدن یک گروه تروریست اسلامی سیاسی دست ساز غرب و امریکا، همین جریانات مدافع "مردم کرد" میشوند و با اعزام نیروی پیشمرگ به "مقابله با داعش" میخواستند بپردازند. "معلوم نیست" این بخش از ناسونالیسم کرد اختلافش با گروه تروریستی داعش چیست، در حالیکه گروه تروریستی داعش که خلافت اسلامی از نوع سنی را اعلام کرده است، حتما میزان مسجد سنیها را در مناطق تحت نفوذش به حد نصاب مطلوب مهتدی هم میرساند. خلاصه در این آشفته بازار این ارتجاع است که به بهانه مقابله با داعش باد زده میشود و هر جریان پوسیده ای مدافع "مردم کرد" میشود.

*
گروه تروریستی داعش: این گروه از کجا آمده و چطوری آمده شاید در درجه دوم اهمیت باشد و شاید گفتن اینکه این گروه اجزاء و جوارح یک استراتژی دیرپاتر در منطقه خاورمیانه و شکل دادن به یک نظم جدید بعد از پایان جهان دوقطبی است کافی باشد، اما نتایج سیاسی تاکنونی   این گروه تروریستی و درنده اسلامی "داعش" کاملا درخدمت ارتجاع و در رأس آن ارتجاع جهانی "آمریکا و غرب" بوده است. از یکطرف گروه تروریستی داعش باعث شد غرب و امریکا با چهره بشردوستانه دور دیگری از دخالتگری مستقیم را شروع کنند، از طرفی دیگر رژیم اوباش اسلامی در ایران که مترسک خودش را در کشمکشهای سیاسی و نظامی در عراق از دست داده است با پیشنهاد "کمک تسلیحاتی" به حکومت اقلیم کردستان در تلاش برای تغییر توازن به نفع رژیم اسلامی است و در این معامله بارزانی هم به مانورهای نظامی_ تبلیغی ناسیونالیسم کرد ایران خاتمه میدهد.  

*
اگر تنها به این فاکتها هم اکتفا کنیم می بینیم که ناسیونالیسم کرد نه قصد مقابله با تروریسم را دارد و نه مخالف آن است بلکه آنچیزی که این نیروهای مرتجع را درکنار یا بعضا مقابل هم قرار میدهد وضعیت پیچیده سیاسی در خاورمیانه و خصوصا عراق و تقابل مصالح و منافع ارتجاع جهانی با محلی است. بارزانی سالهاست که در کنار انواع دیگر داعشیها در پارلمان کردستان علیه مردم کردستان قوانین متحجرعصرعتیق تصویب میکنند و در پارلمان عراق هم در کنار دو جین احزاب مرتجع دست پروده رژیم اوباش اسلامی و تروریستهایی همچون داعش بوده اند. مقتدی صدر و گروهش قبل از هموار شدن زمینه ورودش به پارلمان عراق با  "آرپی جی" مشغول کشت و کشتار مردم بیدفاع بود، اکنون که کل کمپ ناسیونالیسم کرد علیه مقتدی صدر نیروی نظامی گسیل نمیکنند از ناتوانی آنها نیست بلکه به خاطر "رعایت قوانین بازی" از جانب آنها، همانا چپاول متمدنانه و از راه دمکراسی و پارلمان است. ناسیونالیسم کرد در ایران هم اگر امروز در کنار بانیان قتل و عامهای دهه شصت در پارلمان جمهوری اسلامی نیستند به این دلیل است که هنوز "رهبر" یا بخشی از جمهوری اسلامی این را قبول ندارد. ناسیونالیسم کرد در ایران هم همیشه مدافع اسلام سیاسی بوده مگر اینکه ادعا کنند که موسوی و کروبی و خاتمی با داعش فرق میکنند.
*

پایان دادن به تروریسم از هر نوعش کار کمونیستها و طبقه کارگر است. طبقه کارگر نه منافعی در وجود و ماندگاری تروریسم و نه در این بند و بستهای کثیف دارد. نتیجه عملی و تاکنونی دستجات آدم کش اسلامی از هر نوعش تنها در خدمت پیچیده تر کردن وضعیت سیاسی خاورمیانه و تضمین و تثبیت مصالح غرب و امریکا و همچنین دول مرتجع منطقه ای بوده و هست. در عراق و کردستان عراق نه کمونیستها بر سرکار هستند و نه دولتی مدعی سوسیالیسم است، از سران حکومت اقلیم کردستان گرفته تا حکومت مرکزی در عراق همه و همه میگویند حکومت"همه گیر، تکثرگرا و سیستم دمکراسی پارلمانی و ادغام اسلام و دمکراسی". وضعیت عراق آینه تمام نمای نیاز مبرم یک جامعه له شده از دست ارتجاع، به کمونیسم و سوسیالیسم است.  

26-8-2014

هیچ نظری موجود نیست: