جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه


درخواست پشتیبانی از همه مردم آزادیخواه و برابری طلب در سراسر جهان

( پناهجوى ايرانى در کوردستان عراق )

مسعود نوری پور
March 02, 2011
همانگونه که مستحضرید واقعه 17 فوریه در شهر سلیمانیه کردستان عراق که در پشتیبانی از خیزشهای توده ای مردم تونس و مصر انجام گرفت از همان روز اول با گلوله و سرب از سوی دستگاههای قدرت حاکمه اقلیم کردستان عراق پاسخ گرفت.
اما با تداوم اعتراضات مردم به پا خاسته برای تحقق خواست و مطالبات خود که طی بیانیه هایی مبنی بر وضعیت بد رفاهی و معیشیتی، عدم امکانات اولیه برق، آب و دیگر مایحتاجات زندگی٬ بیکاری وسیع کارگران و مردم زحمتکش و همچنین فساد بی حد وحصر دستگاه‌های دولتی حکومت اقلیم کردستان اعلام گردید جامعه کردستان را وارد فاز دیگری کرد. بر کسی پوشیده نیست اوضاع وخیم و فلاکتباراجتماعی و اقتصادی و سیاسی چندین ساله در نتیجه حاکمیت احزاب بورژوازی کرد، خشم و نفرت فرو خورده مردم را در بیان واقع با این رویداد ناگوار استارت زد و روز به روز دامنه اعتراضات را فراتر برد و متعاقبا شاهد آن بودیم که از 19 فوریه تا جمعه 24 فوریه موج اعتراضات به دیگر نقاط از جمله شهرهای رانیه و کویه سنجق و قلعه دیزه و حلبچه و سید صادق کشیده شده و تا کنون خبرهای منتشره میزان تلافات حاصله از آتش گشودن به روی مردم و ضرب و جرح آنها از سوی نیروهای سرکوبگر را صدها زخمی و چندین کشته برآورد کرده. نیروهای پلیسی و ضد امنیت حکومت نظامی شبانه روزی را در همه شهرهای مذکور حاکم نموده. از طرفی دیگر با تداوم مبارزات مردم موج این خیزش به دیگر استانهای کردستان عراق از جمله کرکوک و موصل و پایتحت اقلیم کردستان اربیل نیز کشیده شده است. احزاب کرد در صدر قدرت که اکنون برای باز گرداندن شرایط به روزهای قبل از رویداد 17 فوریه از ترس بیشتر به خشم آمده تا در صدد فرو نشاندن این خیزش توده گیر برآیند، از یکسو با تمام توان نظامی جهت منکوب کردن اعتراضات مردم خود را تجهیز نموده و از دیگر سو برای زهر چشم گرفتن از مردم جان به لب رسیده، سازماندهندگان اصلی این خیزش را نشانه رفته اند و آنها را همچنانکه بارها در میدیای این احزاب نظاره گر آن بوده ایم نیروی آشوبگر قلمداد نموده که دو طیف اصلی را شامل میشود. یکی طیف به اصطلاح طرفدار اصلاحات "گوران" و دیگری طیف احزاب کمونیست و چپ از جمله حزب کمونیسم کارگری عراق، منفردین چپ و پیشرو اعم از دانشجویان . در همین راستا فعالین پیشرو و کمونیست ایران که در عراق حضور دارند و در محیط کار و زندگی میان مردم عراق می توانند در این وقایع با احزاب کمونیستی عراق و فعالین پبشرو در امر آگاهگری و سازماندهی ایفائ نقش نمایند بزعم حکومت اقلیم کردستان باید در هر شکل ممکنه دستشان در این عرصه کوتاه گردد و مانعهای واقعی باید سر راه آنها قرار گیرد. و در چنین شرایطی که فضای جامعه کردستان عراق بشدت امنیتی و پلیسی شده رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی ایران هم که همیشه دنبال باز کردن جا پایی برای ضربه زدن به کمونیستها و فعالین پیشرو بوده میدان را بیش از بیش برای خود فراهم دیده تا مقاصد خود را از ترور و آدم ربای و سوداگریها برای دیپورت نمودن باشد تعقیب نماید. ضمنا در همین روزهای اخیر هشدارهای نیروی امنیتی و پلیس به اپوزسیون و فعالین مقیم کردستان عراق حاکی از این بوده که وقوع هر پیشامد ناگواری توسط عاملان رژیم جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و تا حدود زیادی از حیطه کنترل آنها خارج بوده. ضمنا اذعان نموده اند خصوصا پوششهای خبری نیروهای اپوزسیون ایران و فعالین سیاسی در عرصه اعتراضات شهرهای کردستان عراق را تداخل نابجا در امور داخلی کردستان عراق است و گفته شده نامحتمل نیست حکومت اقلیم کردستان در قبال امنیت جانی آنها هیچگونه مسئولیتی را بپذیرد.همین قضیه بر وجود نگرانیهای جدی برای فعالین پیشرو و کمونیست ایرانی که در خاک کردستان عراق بسر میبرند صحه گذاشته. تحلیل اوضاع شهرهای تحت حاکمیت دستگاهای اقلیم کردستان از سوی نیروهای چپ و کمونیست عراق نیز به گونه ای بیانگر این بوده که وضعیت پیشارو زمینه را برای جمهوری اسلامی در این مقطع زمانی جهت ضربه زدن در اشکال مختلف به فعالین سیاسی، کمونیستها و انسانهای پیشرو ایرانی مهیاتر نموده و باید با توجه به فضای حاکم بیشتر در حفظ امنیت خود به هر لحاظ کوشا باشند.
من ضمن پشتبانی از خواست و مطالبات برحق توده های کارگران و مردم زحمتکش و دانشجویان و دیگر اقشار جامعه در کردستان عراق خواهان آن هستم که این اعتراضات هر چه سریعتر جنبه های رادیکالتر و سراسری تری بخود بگیرد و دیگر نقاط عراق را نیز با خود همسو نماید تا به قدر قدرتی نمایندگان بورژوازی خاتمه دهد و مردم بتوانند خود سرنوشت سیاسی اشان را بدست بگیرند.
با توجه به اینکه من نیز جزو فعالین سیاسی و منفردین کمونیست پناهجوی ایرانی هستم که سابقه فعالیتهای چندین ساله علیه رژیم ایران را دارم و در کردستان عراق بسر میبرم که در این وضعیت با مخاطرات بسیار جدی تر ناشی از این فضا بارها در محیط کار و زندگی از جانب افراد ناشناس، مشکوک و گمارده شده روبرو بوده ام. لذا از همه انسانهای آزادیخواه و احزاب و نهادهای حقوق بشری تقاضا دارم تا به هر طریقی که مناسب میبینند اقدامات پیشگیرانه را جهت برطرف نمودن اشکال مخاطره آمیز که از سوی عاملین رژیم جمهوری اسلامی ایران متوجه فعالین سیاسی و منفردین کمونیست است بعمل آورند. ترور و دیپورت کردن از جمله نگرانی هایی است که هر لحظه زندگی ما را بشدت تهدید میکند.


زنده باد آزادی برابری حکومت کارگری

1\3\2011